خدایاا
باز هم تو را میخوانم با همان صدای همیشگی
باز هم همان درخواست های همیشگی
با همان لحن ساده و صمیمی
خدایاا
تو را میخوانم
برای یک سری آرزو های تمام نشدنی
آرزوهایی که شاید نبودنش یاد تو را از دل ها ببرد
خدای من
خودت میدانی چه میخواهم اما باز هم به بهانه نزدیک شدن به تو
به بهانه صحبت با تو
به بهانه از دست ندادن فرصت بودن با تو
آرزوهایم را به زبان می آورم
خدای بزرگ من
به اندازه عظمت دریاهایت مرا ببخش
ببخش برای گناهانی که مرا در مقابلت شرمنده کرده است
خداوندا
اگر تورا از یاد بردم مرا از یاد نبر
چراکه اگر تو هم مرا از یاد ببری دگر هیچ نخواهم داشت
خداوندا
به مقدار رحمتت برکت را در زندگی هایمان سرازیر کن
خداوندا
زیباترین عشق ها را به ما هدیه ده
خداوندا
گفتنی ها را به زبان آوردم
ناگفتنی ها را دگر خود دریاب.
قبل از اینکه شاخه هایش زیبایی نور را لمس کند
ریشه هایش تاریکی را لمس کرده...
گاه برای رسیدن به نور،باید از تاریکی ها گذر کرد...
درد من تنهایی نیست؛
بلکه مرگ ملتی است که گدایی را قناعت؛
بی عرضگی را صبر
و با تبسمی بر لب این حماقت را حکمت خداوند می نامند.
"گاندی"
انتظار کشیدن برای تو بدترین انتظار است زیرا :
همتا هم نداری تا در وقت نبودت به دلم وعده دهم که شاید "مثلش" را پیدا کنم
آقای بی همتای من بیا
یه جایی خوندم که نوشته بود:
زندگی یک بوم سفید است. . .ومن و تو نقاش های آن هستیم
باشد که نقاشانی زبردست باشیم و به زندگی هر چه بیشتر رنگ عشق و محبت و امید بزنیم